پشتیبانی

قالب ساده شرکتی چهار چوب

کلبه نحس ( آنتونی هوروویتس )

| 3 نظر
کلبه نحس ( آنتونی هوروویتس )

نویسنده: آنتونی هوروویتس

من هرگز مادرم را نشناختم

او یک سال بعد از تولد من در یک تصادف اتومبیل مرد و من کاملا تنها، با پدرم بزرگ شدم. خواهر و برادری نداشتم. فقط ما دو نفر بودیم و در خانه ای در باث که پایین ساوت وست است، در آون، زندگی می کردیم. پدرم استاد تاریخ دانشگاه بریستول بود و تا ده سال پرستادها یا خانه دارهایی با ما زندگی می کردند، که مراقب من بودند. اما وقتی سیزده ساله شدم و مدرسه ی محلی می رفتم، متوجه شدیم ما واقعا دیگر به هیچ کس نیاز نداریم، بنابراین فقط خودمان دو نفر ماندیم و خوشحال بودیم.

  

دانلوددانلود

.

 

3 نظر

  1. نظرات کاربران:

       طراحی سایت تبریز در ۱۳۹۵/۰۴/۰۷ - ۱۹:۱۱:۱۹
    سلام. وبلاگ زیبای دارید
    موفق باشید

       manicure در ۱۳۹۶/۰۱/۱۹ - ۲۰:۲۱:۲۰
    I simply couldn't depart your website before suggesting that
    I actually enjoyed the standard information a person supply in your guests?
    Is gonna be again often in order to check out new posts

       How do you get taller in a day? در ۱۳۹۶/۰۶/۱۱ - ۲۲:۰۷:۵۵ Keep this going please, great job!


    نوشتن دیدگاه