کلبه نحس ( آنتونی هوروویتس ) [کلبه نحس ( آنتونی هوروویتس )] نویسنده: آنتونی هوروویتس من هرگز مادرم را نشناختم او یک سال بعد از تولد من در یک تصادف اتومبیل مرد و من کاملا تنها، با پدرم بزرگ شدم. خواهر و برادری نداشتم. فقط ما دو نفر بودیم و در خانه ای در باث که پایین ساوت وست است، در آون، زندگی می...
بیشتر بخوانید...کلبه نحس ( آنتونی هوروویتس )
